در حال بارگذاری ...

داستان های شکسپیر برای نوجوانان - شب دوازدهم

ناموجود
متاسفانه این کالا در حال حاضر موجود نیست. می‌توانید از طریق لیست پایین صفحه، از کالاهای مرتبط این کالا دیدن نمایید
مشخصات کالا بیشتر
توضیحات
بیشتر
  • توضیحات
  • مشخصات کالا
  • نظرات کاربران
داستان های شکسپیر برای نوجوانان - شب دوازدهم
توضیحات

سباستیان و خواهر دو قلویش، ویولا، مانند دو قطره‌ی باران، شبیه هم بودند. آن‌هاموی قهوه‌ای روشن، چشمانی آبی آسمانی و لبخند دلربایی بر لب داشتند. زمانی که آن‌ها بچه بودند، گاهی اوقات ویولا لباس سباستیان را تنش می‌کرد و به نظر می‌آمد که سباستیان است و این کار هر کسی را گیج می‌کرد. دو قلوها همیشه به هم نزدیک بودند. آن‌ها با هم بزرگ شدند و تقریبا با هم مردند. روزی کشتی‌ای که با آن سفر می‌کردند، به صخره‌ی خطرناکی خورد و در دریا غرق شد. ویولا به صندوق لباس سباستیان چنگ زد و خود را نجات داد. آب دریا او را به ساحل ایلیری برد.


کالاهای مرتبط

خانه
دسته ها
جستجو
0 سبد
پروفایل
بیشتر
دسته بندی ها
کناب عمومی
کودکان
نوجوانان
کالاهای فرهنگی
نوشت افزار