- توضیحات
- مشخصات کالا
- نظرات کاربران
دوان پدرو، شاهزادة آراگون پس از پیروزی در جنگ، به خانة دوست قدیمی خود لئوناتو حاکم مسینا میرود. کلودیا و بندیک، دوستان شاهزاده و برادر ناتنی شاهزاده دون جان با نوکرش بوراچیو او را همراهی میکنند. در این دیدار کلودیا و هیرو دختر لئوناتو قرار ازدواج میگذارند و بندیک و بیاتریس، برادرزادة لئوناتو که در ظاهر از هم متنفر هستند از طریق دیگران متوجه وجود عشق بین خود میشوند دون جان بر اثر عداوت با همکاری نوکرش بوراچیو هیرو را مورد سوء ظن و بیوفایی قرار میدهند. در کلیسا روز ازدواج کلودیا که فریب خورده است، هیرو را از خود دور میکند و او را بیرحمانه ترک میگوید. وقتی به او میگویند هیرو مرده است و او فریب خورده، افسرده و غمگین میشود تا این که متوجه میشود، هیرو زنده است و عشقش به طور معجزه آسایی دستنخورده باقی مانده است. این کتاب یکی از نمایشنامه های شکسپیر است و برای نوجوانان به نگارش درآمده است.