- توضیحات
- مشخصات کالا
- نظرات کاربران
قصه های شاهنامه 10 - جمشید
توضیحات
شهرناز ابروهایش را چون دو ریسمان سیاه گره میزند و میگوید: «دیگر چه در سر داری؟ هفت دریا و هفت خشکی را دیدی و نامت را در چهار گوشهی خاک بلندآوازه کردی. دست از این همه آرزوی دور و دراز بردار!»
ازدور پیداست. سنگهای گرانبها بر چهار گوشهاش میدرخشند.
میگویم: «خشکی و دریا را زیر پا گذاشتهام اما آسمان را نه!»