در حال بارگذاری ...

حسین منزوی؛ شعر زمان ما 14

دسته بندی: عمومی
ناشر: نگاه
ناموجود
متاسفانه این کالا در حال حاضر موجود نیست. می‌توانید از طریق لیست پایین صفحه، از کالاهای مرتبط این کالا دیدن نمایید
مشخصات کالا بیشتر
توضیحات
بیشتر
  • توضیحات
  • مشخصات کالا
  • نظرات کاربران
حسین منزوی؛ شعر زمان ما 14
توضیحات

حسین منزوی شاعر ایرانی است. او که بیشتر به عنوان شاعری غزل‌سرا شناخته شده است، در سرودن شعر نیمایی و شعر سپید هم تبحر داشت. منزوی در سال ۱۳۸۳ بر اثر آمبولی ریوی در تهران درگذشت و در کنار آرامگاه پدرش در زنجان به خاک سپرده شد

او در یکم مهر سال ۱۳۲۵ در شهر زنجان و خانواده‌ای فرهنگی زاده شد. پدرش محمد نام داشت و به آذری شعر می‌سرود. حسین در زادگاه خود دوران دبستان و دبیرستان را سپری کرد و پس از اخذ دیپلم از دبیرستان صدرجهان زنجان، در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. سپس این رشته را رها کرد و به جامعه‌شناسی روی آورد اما این رشته را نیز ناتمام گذاشت. وی بعدها در سال ۱۳۵۸ با گذراندن واحدهای باقیمانده توانست مدرک کارشناسی خود را بگیرد.نخستین دفتر شعرش حنجره زخمی تغزل در سال ۱۳۵۰ با همکاری انتشارات بامداد به چاپ رسید و با این مجموعه به عنوان بهترین شاعر جوان دوره شعر فروغ برگزیده شد. سپس وارد رادیو و تلویزیون ملی ایران شد و در گروه ادب امروز در کنار نادر نادرپور شروع به فعالیت کرد. وی در زمان فعالیتش در رادیو، مسئولیت نویسندگی و اجرای برنامه‌هایی چون کتاب روز، یک شعر و یک شاعر، شعر ما و شاعران ما، آیینه و ترازو، کمربند سبز و آیینه آدینه را به عهده داشت. وی چندی نیز مسئول صفحه شعر مجله ادبی رودکی بود.
حسین منزوی در سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد، عمر این ازدواج چندان طولانی نبود و در سال ۱۳۶۰ به جدایی انجامید. حاصل این ازدواج دختری به نام غزل است.
حسین منزوی دستی هم در ترانه‌سرایی داشت، منزوی در ترانه‌هایش هم به مانند اشعارش نگاه و توجه اصلیش به عشق است و به قول خودش عشق هویت اصلی آثارش است. پس از انقلاب در سال نخست انتشار مجله سروش نیز با این مجله و به عنوان مسئول صفحه شعر همکاری داشت. در سال‌های پایانی عمر به زادگاه خود بازگشت و تا زمان مرگ در این شهر باقی‌ماند.وی سرانجام در روز شانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۳ بر اثر نارسایی قلبی و ریوی و پس از یک عمل جراحی طولانی در بیمارستان رجایی تهران درگذشتمهم‌ترین منبع موجود دربارهٔ زندگی حسین منزوی کتاب «از عشق تا عشق» است که شامل گفت‌وگوی بلند ابراهیم اسماعیلی اراضی (یکی از نزدیک‌ترین شاگردانش در سال‌های پایان عمر) با اوست. در این کتاب خود شاعر به تفصیل دربارهٔ خانواده، سال‌های کودکی و زندگی در روستا، سال‌های مدرسه، دوران دانشگاه، انجمن‌های ادبی تهران و… سخن گفته است.

بى‌هیچ تردیدى مجموعه‌ى بى‌نظیر و پنج جلدى «شعر زمان ما» که تفسیر و تحلیل گزیده شعرهاى پنج شاعر بزرگ معاصر: نیما، اخوان، شاملو، سپهرى و… را شامل مى‌شود و طى سالیانى طولانى از سوى زنده‌یاد «محمد حقوقى» شاعر و محقّق فروتن فراهم آمده بود، گنجینه‌اى گرانبهاست از شعر روزگار ما که انتشار آن با تلاش انتشارات نگاه میسّر شد و جامعه‌ى ادبى اعم از روشنفکران و دانشجویان و دیگر اهالى فرهنگ از آن استقبال شایانى کردند و تجدید طبع چندباره‌ى هرکدام از مجلّدات آن، گواه بارز این ادعاست. دریغا در هشتم تیرماه ۱۳۸۸ محمد حقوقى، ملک این جهانى وانهاد و به مصداق «اى بسا آرزو که خاک شده»، کار تدوین مجلّدات بعدى شعر زمان ما، نافرجام ماند.آنچه اینک برابر خواننده است دوره‌اى جدید از این مجموعه است که به‌واقع حاصل تلاش و تتبّع محقق و ادیب معاصر «فیض شریفى» است که به روایت ایشان زنده‌نام «حقوقى» شش ماه پیش از فرونهادن قلم، دوام و پیگیرى و تألیف سایر مجلدات را بدو سپرده بود.در دوره‌ى جدید، فراهم‌آورنده سروده‌هاى «نادر نادرپور»، «سیاوش کسرایى»، «نصرت رحمانى»، «منوچهر آتشى»، «سید على صالحى»، «یدالله رویایى»، «فریدون مشیرى»، «شمس لنگرودى»، «حمید مصدق» و «حسین منزوى» را مطمح نظر قرار داده و بى‌آنکه صرفآ قصد تقلید از شیوه‌ى کار زنده‌یاد حقوقى را داشته باشد با روش و دیدى علمى و مدرن، با واکاوى و جستجوى برگ‌هاى ادبیات معاصر، ضمن تحلیل و نقد اشعار هر شاعر، به‌گزینى از سروده‌هاى اثرگذار شاعران مورد بحث را نیز عرضه کرده است…

    از زمزمــــه دلتنگیم، از همهمــه بیزاریم
    نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم
    آوار  پریشانــی‌ست ،  رو  ســوی چـــه بگریزیم؟
    هنگامه ی حیرانی‌ ست، خود را به که بسپاریم؟
    تشویش هزار ” آیا”، وسواس هزار “اما”
    کوریم و نمی‌بینیم ، ورنه همه بیماریم
    دوران شکوه بـــاغ از خاطرمان رفتــه‌ ست
    امروز که صف در صف خشکیده و بی‌باریم
    دردا کــه هدر دادیم آن ذات گرامی را
    تیغیم و نمی‌ بریم، ابریم و نمی‌ باریم
    ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
    گفتند کــه بیدارید؟ گفتیم کـه بیداریم
    من راه تــو را بسته، تـــو راه مرا بسته
    امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم


کالاهای مرتبط

خانه
دسته ها
جستجو
0 سبد
پروفایل
بیشتر
دسته بندی ها
کناب عمومی
کودکان
نوجوانان
کالاهای فرهنگی
نوشت افزار