- توضیحات
- مشخصات کالا
- نظرات کاربران
بدنیای جلال الدین مولوی (672-604) عارف و شاعر و اندیشمند پرآوازه ایران و جهان سرشار از قصه و حکایت و تمثیل و اشارات داستانی است. از همان آغاز مثنوی در می یابیم که با «شاعر قصه ها» روبروییم. کیمیای جان سیری کامل در دنیای قصه های این شخصیت تاثیرگذار و ژرف اندیش است. در تحلیل کلی، کیمیای جان، پس از مقدمه ای درباره زندگی و آثار و اندیشه های مولوی، در سه بخش اصلی تنظیم شده است: 1) سیری در قصه ها، تمثیل ها و فضای دفتر سوم، 2) متن اصلی قصه ها به همراه توضیحات، یادداشت ها، بستر قصه ها، و مآخذ قصص، و 3) بخش سوم نیز شامل متن بازنوشته ی قصه ها و حکایت های مثنوی است. قصد ما این بوده که خواننده در ورود به دنیای داستانی مولانا جلال الدین با کم ترین مانع و دشواری روبرو شود.
در کیمیای جان، با این انسان بزرگ پرامید همراه می شویم: «امید از حق نباید بریدن. امید سر راه ایمنی است. اگر در راه نمی روی باری سر راه را نگاه دار. مگو که کژی ها کردم. تو راستی را پیش گیر هیچ کژی نماند. راستی همچون عصای موسی است، آن کژی ها همچون سحرهاست. چون راستی بیاید همه را بخورد.